مواد خام سابلیمیشن

آرزو بر جوانان عیب نیست

مواد خام سابلیمیشن

آرزو بر جوانان عیب نیست

  • ۰
  • ۰

واژه loom (از انگلیسی میانه lome، "ابزار") به هر مجموعه ای از وسایلی که اجازه می دهد تار کشیده شود و سوله تشکیل شود به کار می رود. ماشین‌های بافندگی تنوع زیادی دارند، از دسته‌های طناب و میله‌های مردمان بدوی گرفته تا ماشین‌های عظیم فولادی و چدنی.


به جز در بافندگی های آزمایشی خاص، سوله تار با کمک هدل ها (یا هیلدها) تشکیل می شود. کلیک کنید معمولاً برای هر انتها، یا چند سر نخ تار، یک حفره در نظر گرفته می‌شود، اما در برخی از دستگاه‌های بافندگی اولیه، پارچه‌های ساده‌ای تولید می‌شود که فقط برای هر انتهای متناوب حفره‌هایی در نظر گرفته می‌شود. یک هدل شامل طول کوتاهی از بند ناف، سیم یا نوار فولادی مسطح است که (در موقعیت عملیاتی خود) تقریباً عمود بر ورق جدا نشده نخ‌های تار پشتیبانی می‌شود و در دستگاه‌های بافندگی مدرن دارای یک چشمک در وسط آن است که از طریق آن تار انتهایی رزوه شده است. با کشیدن یک سر پیچ یا انتهای دیگر، می توان انتهای تار را به یک طرف یا طرف دیگر صفحه اصلی انتهای آن منحرف کرد. به قاب نگهدارنده هدل ها هارنس می گویند.

دستگاه های بافندگی و عملکرد آنها
دستگاه های بافندگی و عملکرد آنها
دستگاه های بافندگی و کارکردهای آنها: (الف) حوض هایی که برای ریختن استفاده می شود. (ب) شاتل که برای چیدن استفاده می شود. ج) نی که برای کوبیدن به کار می رود.
با حسن نیت از موسسه علم و فناوری دانشگاه منچستر، انگلستان

در بیشتر دستگاه‌های بافندگی، پود از یک شاتل تأمین می‌شود، یک پرتابه توخالی که داخل آن بسته‌ای پود به گونه‌ای نصب می‌شود که می‌توان از طریق سوراخی که از داخل به بیرون منتهی می‌شود، پود را آزادانه باز کرد. شاتل وارد سوله می شود و تار را طی می کند و ردی از پود بر جای می گذارد.

کوبیدن به طور کلی با استفاده از شبکه ای از سیم های موازی ریز با فاصله یکنواخت انجام می شود که در اصل از نی های طبیعی ساخته شده بود و به همین دلیل نی نامیده می شد، که در زوایای قائم به تار نصب می شود و بین حفره ها و محل اتصال تار و تار در نوسان است. پارچه انتها، یک یا چند بار در یک زمان، از فضای بین سیم های نی متوالی عبور می کنند، به طوری که نی علاوه بر کوبیدن، فاصله انتهای پارچه را کنترل می کند.

دو نوار

قدیمی ترین شواهد استفاده از ماشین بافندگی (4400 ق. م.) نمایشی از یک دستگاه بافندگی افقی دو میله ای (یا دو تیری - یعنی تیر تار و تیر پارچه ای) است که بر روی یک ظرف سفالی یافت شده در البدری، مصر به تصویر کشیده شده است. تار بین دو میله یا تیر کشیده شده است که در هر چهار گوشه به زمین چسبانده شده است. میله‌های لیز (یا تنبلی) برای جدا کردن نخ‌های تار، تشکیل سوله و کمک به دست‌ها در جدا نگه داشتن نخ‌ها از هم استفاده می‌شود. میله‌های اجاره‌ای به شکلی در هر نوع ماشین بافندگی اصلاح‌شده بعدی یافت می‌شد، و استفاده از آن‌ها در این تاریخ بسیار اولیه نشان می‌دهد که بافندگی قبلاً به اندازه کافی مورد استفاده قرار می‌گرفته بود که با افزودن دستگاه‌هایی برای کمک به دست‌ها، به مرحله بهبودی رسیده است.


قبل از اضافه شدن میله‌های اجاره، لازم بود انگشت‌ها هر عدد را از هر تار زوج جدا کنند تا سوله‌ای ایجاد شود که نخ پود از آن عبور می‌کرد. میله سوم نیز در این نقاشی اولیه دیده می شود ممکن است یک میله هدل باشد. اگر چنین است، این ماشین بافندگی نشان دهنده مرحله پیشرفته تری از توسعه است.بیشتر


میله هدل در بالای تارها قرار می گیرد. برای تولید یک بافت ساده، نخ های تار متناوب را به میله می بندند و با بالا آمدن آن، سوله به سرعت و با دقت شکل می گیرد. برخی از مراجع حوض را مهمترین گام در تکامل ماشین بافندگی می دانند. معمولاً از یک چوب سوله برای بازگرداندن پود استفاده می شود.


علاوه بر بافندگی افقی دو میله ای، دو نوع اولیه دیگر نیز وجود دارد: بافندگی تار و دو میله عمودی. دستگاه بافندگی دارای وزن تار از یک میله متقاطع تشکیل شده است که توسط دو پایه عمودی پشتیبانی می شود. نخ های تار از میله متقاطع آویزان می شوند و توسط وزنه هایی از خاک رس، سرامیک یا گچ که به انتهای آزاد آنها بسته شده است، محکم می شوند. وزنه های بافندگی در سایت های باستان شناسی مربوط به 3000 سال قبل از میلاد مسیح یافت شده است، اما این نوع بافندگی ممکن است حتی زودتر از آن ساخته شده باشد. اولین تصویر از یک بافندگی دو میله عمودی مربوط به سلسله هجدهم مصر (1567-1320 قبل از میلاد) است. این مصادف است با ظهور الگوهای نساجی پیچیده‌تر، اولین ملیله‌های شناخته شده (قابلیت بین 1483 و 1411 قبل از میلاد) که در مقبره Thutmose IV در تبس پیدا شده‌اند. (حتی امروزه بافندگی عمودی برای ملیله‌بافی ترجیح داده می‌شود.) در بافندگی دو میله‌ای عمودی، انتهای نخ‌های تار به میله دوم متصل می‌شود، بنابراین ویژگی‌های بافندگی دو میله افقی و بافندگی تار را با هم ترکیب می‌کند.

میله های هدل و میله های سوله به روشی مشابه در هر سه نوع استفاده می شود.

نمونه های مشابه این دستگاه های بافندگی بسیار اولیه در طول اعصار در بسیاری از فرهنگ ها مورد استفاده قرار گرفته اند. سرخپوستان ناواهو، که احتمالاً شناخته شده ترین بافندگان سرخپوست آمریکایی هستند، برای چندین قرن از بافندگی عمودی ساده دو میله ای برای تولید فرش ها و پتوهای زیبای خود استفاده کرده اند. شکلی از بافندگی افقی دو میله ای بافندگی پشت بند بود که در آن یک میله به درخت یا وسیله ثابت دیگری بسته می شد و دومی به بند وصل می شد.

دور کمر توسط یک بند. بافنده می توانست در صورت لزوم با اعمال فشار، کشش نخ های تار را کنترل کند. بافندگی بند پشتی در پرو پیش از کلمبیا، در فرهنگ های دیگر آمریکای مرکزی و جنوبی، آسیا و جاهای دیگر استفاده می شد.

قاب افقی بافندگی
در حدود 2500 سال قبل از میلاد، ظاهراً یک ماشین بافندگی پیشرفته‌تر در شرق آسیا در حال تکامل بود. تکه‌های پارچه‌های ابریشمی که به برنزهای دوره شانگ (یا یین) (قرن 18 تا 12) در چین پیدا شده‌اند، رگه‌هایی از الگوی دماسی جناغی را نشان می‌دهند، که نشان‌دهنده دانش پیشرفته بافندگی است، زیرا چنین پارچه‌هایی را عملاً نمی‌توان بر روی دستگاه‌های بافنده توصیف‌شده بافته کرد. در بالا. این پارچه ها احتمالاً بر روی یک قاب افقی بافندگی با آج تولید می شدند. حلقه اتصال منطقی بین دو میله افقی و بافندگی قاب افقی با آج‌دارها می‌توانست بافندگی با میله‌ای باشد که با یک پا کنترل می‌شد، که هیچ تصویر اولیه برای آن یافت نشده است.

اولین ثبت تصویری اروپایی از قاب بافندگی افقی با گام به قرن سیزدهم برمی گردد، زمانی که به شکل بسیار توسعه یافته ظاهر می شود و تقریباً به طور قطع از شرق معرفی شده است. این بافندگی دو میله در یک قاب نصب شده بود. به این یک آج متصل بود که توسط پاها کار می کرد و پایه ها را حرکت می داد. مزایای این نوع بافندگی بسیار بود. اولاً، در دستگاه بافندگی دو میله ای، اگرچه می توان از بیش از دو میله هدل استفاده کرد، اما تعداد گروه بندی نخ های تار محدود بود. اگرچه می‌توان الگوهای بسیار پیچیده‌ای را بافته کرد، اما انجام این کار در تولید پارچه به جز مقادیر بسیار کم عملی نبود. بافندگی میل به 24 میل اجازه می داد تا به راحتی برپا شوند و بافنده را قادر می ساخت تا الگوهای نسبتاً پیچیده ای تولید کند. ثانیاً، شمشیر یا شانه بافنده که قبلاً برای کوبیدن پود در جای خود استفاده می‌شد، با چوبی جایگزین شد که در یک قاب چوبی سنگین از چارچوب اصلی ماشین بافندگی پشتیبانی می‌شد. وزن و حرکت آزادانه آن عملکرد ضربان را بهبود بخشید و آن را آسانتر کرد. سوم، استفاده از پایه پا، هر دو دست را برای پرتاب شاتل و چرخاندن چوب دستی آزاد کرد. بافندگی قرن ها پس از آن تقریباً بدون تغییر باقی ماند.

https://www.atihongkong.com/2018/08/manufacturing-process-of-fabric

 

  • ۰۰/۱۱/۱۳
  • محمد محمدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی